کد مطلب:148634 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

یک داستان شنیدنی در تفسیر آیه ی هلاکت
در تفسیر «در المنثور» به طرق بسیار، از «اسلم بن أبی عمران» نقل


شده كه گفت: «ما در قسطنطنیه (اسلامبول فعلی در تركیه) بودیم، عقبة بن عامر با مردم مصر حضور داشتند و فضالة بن عبید با مردم شام در آنجا بودند، لشكر عظیمی از روم (برای جنگ با مسلمانان) به میدان آمدند، ما بی درنگ صفهای خود را برای مقابله با آنها منظم كردیم، در این میان، مردی از مسلمانان به قلب لشكر روم زد تا اینكه وارد لشكر روم شد، مردم (جمعی از مسلمانان) فریاد زدند:«این مرد با دست خود، خود را به هلاكت افكند.»

ابو ایوب انصاری (صحابی معروف) رسول خدا صلی الله علیه و آله برخاست و گفت: «ای مردم! شما این آیه «و لا تلقوا بایدیكم الی التهلكة» را پیش خود تأویل می كنید (یعنی تفسیر به رأی می نمایید) ای آیه درباه ی ما «گروه انصار» نازل شده است، آنجا كه وقتی خداوند دینش را پیروز كرد و حامیان دین بسیار شدند، بعضی از ما در پنهانی، بی آنكه در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله باشد - به همدیگر گفتیم: اموال ما به هدر رفت و خداوند متعال اسلام را عزیز و پیروز نمود و حامیان اسلام، بسیار شدند، پس اگر اموال خود را حفظ و اصلاح می كردیم، اموالمان به هدر نمی رفت، در این هنگام خداوند در رد گفتار (بیهوده ی محرمانه ی) ما این آیه را نازل كرد: «و انفقوا فی سبیل الله و لا تلقوا بایدیكم الی التهلكة؛ و در راه خدا انفاق كنید و خود را با دست خود به هلاكت نیفكنید.»

بنابراین منظور از هلاكت، نگهداری اموال و اصلاح آن برای خود (و ترك انفاق مال برای جنگ) است. [1] .



[1] الميزان، ج 2، ص 74، به نقل از تفسير الدر المنثور.